بشنو از نی . . .

اولین فصلنامه الکترونیکی ادبی هنری فرهنگی افغانستان

صفحه اصلی آرشیو مطالب انجمن تماس با من قالب وبلاگ

خود را از قید و بند تفکر مقایسه آزاد کنید

خود را از قید و بند تفکر مقایسه آزاد کنید


اغلب می شنویم که مردم در باره ویژگی های منحصر به فرد خود و دیگران سخن می گویند. امیال نفسانی ما را متقاعد کرده است که هر یک از ما موجودی استثنایی و منحصر است و شایستگی دارد مورد توجه خاص هرکس از جمله خدا قرار گیرد. قصد ندارم که با شرح و بسط به این مبحث بپردازم، تنها می خواهم بگویم که این قبیل نقطه نظرها جز تعبیر و تفسیری برخاسته از ذهن سطحی نگر، چیزی نیست. ذهن سطحی نگر بر اساس ظاهر جسمانی، هوش و استعداد و رفتار و شخصیت قضاوت می کند و طبیعی است که هر کس بر این اساس استثنایی و منحصر به فرد است. حال آن که مطالب این کتاب به سوی پهنه ای فراسوی معیارهای جسمانی و مادی نظر دارد. 
به طور کلی فرد متکی به منیت براساس ظواهر جسمانی قضاوت می کند و به همین دلیل در دام مقایسه فرو می افتد. بعکس فردی که متأثر از هویت راستین خویش تعلیم و تربیت یافته نیک می داند که تمام این تفاوت ها ریشه در مشاهدات سطحی دارد و همه ما در نهفته ترین هسته هستی خویش یکی هستیم. نیرویی که در شما، هنگام مطالعه این صفحه در جریان است، در درون من نیز جاری است. برای هر یک از ما خدای جداگانه ای وجود ندارد. این خود پرستی ما است که هر دم بر جدایی ما تأکید می کند تا بر این اساس، اهداف شوم و ناصوابش را به مرحله اجرا گذارد.
اگر مردم را بر حسب جوهره الهی شان ببینید، بتدریج کمال خدا را در هر چیز و هر کس مشاهده و از مقایسه اجتناب خواهید کرد. آدمیتحت تأثیر منیت شیفته آن است که خود را در رابطه با دیگران بسنجد. فردی که دچار قیاس به نفس است با مقایسه ظاهر، شخصیت، استعدادها و علایق دیگران نسبت به خود، افرادی را که با معیارهای او هم خوانی ندارند پست و حقیر می شمرد، گویی دستگاه آفرینش در خلقت این آدمیان دچار اشتباه شده است.


وین دایر
وجود متعالی انسان
ص 483 و 484



[ یکشنبه 20 تير 1400 ] [ 8:32 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

هر فردی می تواند احساسش را به نیرویی خلاق در زندگی تبدیل کند

هر فردی می تواند احساسش را به نیرویی خلاق در زندگی تبدیل کند. این نیرویی منفی نیست. در حقیقت هیچ منفی بودنی در هستی وجود ندارد. شاید تصور کنیم نیرویی، منفی و نیروی دیگر، مثبت است؛ اما چراغ به خاطر سیم های مثبت و منفی با هم روشن می شود. منفی چیزی نیست که بخواهیم از آن خلاص شویم. منفی به اندازه مثبت مهم است. اگر اندوه به شما یادآور شود که کامل نیستید، خوب است. از اندوهتان در جهت رشد استفاده کنید. وقتی غم، درون شما رخنه می کند، اگر دل رحم تر، مهربان تر و دوست داشتنی تر می شوید؛ پس حسی، درون خود دارید. وقتی غمگین، تندخو و عصبانی می شوید و فکر می کنید کل دنیا اشتباه می کنند، شما سخت در اشتباه هستید. در آن لحظه، اگر فردی سر به سرتان بگذارد، غم شما به سادگی تبدیل به خشم می شود. پس می توانید غم را به خشم یا به عشق و مهربانی تبدیل کنید. ولی به طور کل وقتی غمگین هستید آسان تر است که آن را به مهربانی مبدل نمایید.


سادگورو
شیدایی
ص 25



[ یکشنبه 20 تير 1400 ] [ 8:31 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

انسان بدون هویت

انسان بدون هویت فکری هر رابطه اش یک رابطه نو، کامل و مستقل است. هر تصمیم او - جز در امور فیزیکی و واقعی - بدون ارتباط دادن موضوع فعلی به موضوعات قبلی و بعدی است. رابطه اش را در برخورد با موضوعات زندگی کامل می کند و تمام میشود. ذهن او با یک نخ نامریی به موضوعاتی که گذشته است وصل نیست. یک نفر به شما اهانت کرده است. شما هم واکنش خاصی، اعم از خشونت آمیز یا ملايم نشان داده اید و تمام شده است. دیگر موضوع را به خانه نمی برید و شب که میخواهید بخوابید تازه رسیدگی به مسأله را شروع کنید. شب که می خوابید هیچ بده و بستانی با دنیا و مردم دنیا ندارید. و صبح که بیدار میشوید روابط خود را با دنیا و مردم دنیا از نو شروع میکنید. زندگی برای شما نو است و برای ما کهنه و مرده.


محمد جعفر مصفا/تفکر زائد/ص 179



[ پنجشنبه 17 تير 1400 ] [ 12:9 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

کمین و مراقبه

کمین و مراقبه


کمین، در لغت به معنی پنهان شدن به قصد شکار است. اما معنی واقعی آن فقط پنهان شدن نیست. بلکه نوعی مراقبه است. همان گونه که در فرهنگ های فارسی آمده، در «کمین بودن» یعنی : «در جایی مراقب دشمن و یا صید بودن است». این یعنی همان مراقبه و تمرکز کامل بر شکار و یا دشمن. اگر نحوه شکار شیر و یا گربه را در فیلم ها دیده باشید، می بینید چنان به شکار تمرکز یافته اند که گویی همه وجودشان غرق در موضوع شکار است. گاه حتی محرک های خارجی نیز آنها را از کارشان باز می دارند. ساعت ها چشم به دشمن و یا شکار دوخته اند و حرکتی و جنبشی از آنان دیده نمی شود و حتی ممکن است دشمن دیگری را در کنار خود حس نکنند. این یعنی همان تمرکزی که مورد نظر مولوی و عارفان است. برای پی بردن به خدعه های نفس و شکار آن باید چنین بود. باید با تمام وجود مراقب آن بود. برای صید و نابودی آن باید همواره چون شیر در کمین بود و او را «درربود». فقط با این تلاش مستمر و تمرکز و مراقبه مداوم اندیشه انسانی است که می توان شیطان درون را شناخت و با او به ستیز پرداخت. مولوی از آوردن این کلمه «کمین» همین نظر را دارد
از سویی دیگر کار فطری اندیشه انسانی (شیر) که اشرف مخلوقات است (همان طور که شیر سلطان حیوانات است) شکار نخجيران است. اما گاه رو به سقوط دارد. اندیشه انسانی آفریده شده است تا با یاری آدم درون، با نفس و شیطان خود ستیز کند. او، هم صحنه نبرد است و هم عامل آن.
مولوی در آغاز این داستان می گوید : اندیشه انسانی در کمین می نشیند و عوامل نفس را شکار می کند. این عوامل نفس کدامند؟ همین ها که مقابل تکامل انسان ایستاده اند و مانع حرکت تکاملی او می شوند. همین منیت ها، خشم ها، همین چنگ و دندان نشان دادن انسان به انسان، همین حرص زدن های ویرانگر انسان ها در ارضای افراطی غرایز و انگیزه ها، خور و خواب و خشم و شهوت، کسب بی رویه و نامتعادل مقام و شهرت و زر و زور و هزاران نوع از این دست عوامل و همکاران نفس که جان انسان را آلوده به پلشتی می کنند. این عوامل همان نخجيرانند که در آن وادی خوش وجود انسان می چرند و فربه می شوند و در پی این هستند که شیر وجود ما (اندیشه انسانی) را به بیراهه بکشانند. اما شیر قدرتمند است، جسور است، بی باک است و در سایه همین ویژگی ها است که «آزاد» است. به هر جای از صحرا که بخواهد می تواند برود، هر که را که بخواهد می تواند در پنجه قدرت خود بگیرد و نابودش کند. و این «آزادی» مطابق میل حیوانات شکاری (نفس) نیست. اگر می شد شیر کمی مقید باشد، اگر می شد او را محدود کرد، بسیاری از مشکلات نخجيران حل می شد. اما اندیشه انسانی به یاری آدم درون خود عوامل نفس (نخجيران ) را در خود می کشد. اراده خود را برای سرکوبی این اميال به کار می گیرد. در کمین می نشیند و شکارشان می کند. این است که نخجیران از او به تنگ می آیند و «حیله» می کنند و می آیند پیش شیر : «که از وظیفه ما تو را داریم سیر»


حیله کردند آمدند ایشان به شير
کز وظیفه ما تو را داریم سیر
جز وظیفه در پی صیدی میا
تا نگردد تلخ بر ما این گیا

(دفتر اول 902)

مهدی سیاح زاده/و چنین گفت مولوی/ص 353 و 354 و 355



[ پنجشنبه 17 تير 1400 ] [ 12:6 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

ساغر

گر مرا ساغر کند، ساغر شوم
ور مرا خنجر کند، خنجر شوم

گر مرا چشمه کند، آبی دهم
ور مرا آتش کند، تابی دهم

گر مرا باران کند، خِرمن دهم
ور مرا ناوَک کند در تن جهم

گر مرا ماری کند، زهر افکنم
ور مرا یاری کند، خدمت کنم

من چو کِلکَم در میان اِصبعَیَن
نیستم در صفِّ طاعت بَین بَین

شرح جامع مثنوی معنوی/دفتر پنجم 1686 - 1690



[ شنبه 12 تير 1400 ] [ 11:4 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (1) ]

نبوّت

نبوّت


روش اثبات نبوّت در نزد متکلمان و حکمای الهی و عرفا با هم تفاوت دارد. اهل کلام طبق قاعده وجوب لطف، فرستادن پیامبران را بر خدا واجب و لازم دانند اما حكما عمدتا در اثبات نبوت، بر مدنیُّ الطبع بودن انسان تکیه کرده اند. آنان می گویند از آن رو که آدمی بر سرشت اجتماعی آفریده شده ناگزیر به تعامل است و تعامل، نیازمند تعادل است و تعادل جامعه نیازمند قانون است و قانون متعادل نیازمند واضع الهی است. و شخص پیامبر باید از نوع انسان باشد تا بتواند اسوه و سرمشق همنوعان خود باشد، زیرا عقول مردم بالاستقلال نمی تواند سعادت دو جهان را برای
آدمیان تضمین کند.
اما عرفا در اثبات نبوّت و بیان لزوم آن می گویند که هرگاه دو چیز که در میان آنها از حیث بلندی و پستی، غایت بعد باشد ناچار واسطه و رابطه ای میان آن دو لازم می آید تا موجود سافل را به موجود عالی پیوند دهد. از این رو پیامبران که اشرف انسان ها هستند واسطه فیوضات ربانی شده اند. مولانا در مثنوی هر سه برهان کلامی و حکمی و عرفانی را در اثبات نبوت آورده است.

اثبات نبوّت بر مبنای قاعده لطف

اهل كلام می گویند همان طور که عدالت بر خدا لازم است لطف نیز بر او واجب و لازم آمده است. از این رو لطف اقتضا می کند که جامعه بشری بدون قانون الهی رها نشود. پس ارسال رسولان امری لازم است.

آن خدایی که فرستاد انبیا
نه به حاجت، بل به فضل و کبریا

(دفتر دوم 906)


کریم زمانی/میناگر عشق/ص 88



[ شنبه 12 تير 1400 ] [ 11:1 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

یادم هست

یادم هست روزی به تو میگفتم “ما هرگز خسته نخواهیم شد، هرگز!” اما مدتی است منتظر فرصتی هستم تا به تو بگویم “ما هم خسته میشویم، و خسته شدن حق ماست.”

اینکه خسته میشویم و از نفس می‌افتیم و در زانوهایمان دردی حس میکنیم، مسئله مهمی نیست. مسئله این است که بتوانیم زیر درختی، کنار جوی آبی، روی تخته سنگی، کنار هم بنشینیم و خستگی را از تن و روح خود در کنیم. خسته نشدن خلاف طبیعت است، همچنان که خسته ماندن. دیگر نمیگویم که ما تا زنده‌ایم، خسته نخواهیم شد، بلکه میگویم “ما هرگز، در کنار هم خسته نخواهیم ماند” …



[ شنبه 12 تير 1400 ] [ 10:41 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

اشک (نوشته ای از دکتر علی شریعتی)

مگر اشک زیبا ترین شعر و بیتابترین عشقو گدازانترین ایمانو داغترین اشتیاق و تب دار ترین احساس و خالص ترین گفتگو لطیف ترین دوست داشتن است که همه در کوره ی یک دل به هم آمیخته و ذوب شده اند و قطره ای گرم شده اند نامش اشک                                                                                  

 

         

 



[ سه شنبه 25 آبان 1395 ] [ 17:48 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (1) ]

نظر دل

دلا دیدی که یارت بی وفا بود

پی ظلم و پی جور و جفا بود ؟

دلا دیدی که معشوقی نداری

دگر از بهر عشق شوقی نداری؟

دلا دیدی رفیقانت بریدند

طنابی را که با تو میکشیدند

دلا دیدی زمانه بی مرام است

برای تو دگر سهمش تمام است

دلا دیدی که کارش داد دستت

کسیکه خیره شد بر چشم مستت

دلا دیدی که ساقی می نیاورد؟

خمیرت کرد و آمیختت با درد

دلا دیدی چه خاکی بر سرت شد

به جای یار غصه همسرت شد

دلا دیدی تو را از دم شکستند

همانانی که با جانان نشستند

دلا دیدی روان است اشک چشمت

دگر از تو بریده فخر و حشمت

دلا دیدی که افسارت گسیخته

فریبایت رقیبانت فریفته

دلا دیدی زبانت بند بند است

خیالی بود بختت که بلند است

دلا دیدی قلم از دستم افتاد

همه اشعار نابم رفته از یاد

 



[ دوشنبه 24 آبان 1395 ] [ 17:21 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

تنها یاد

سایه شدم و صدا کردم:

کو مرز پریدن ها و دیدن ها؟کو اوج نه من دره او؟

و ندا آمد لب بسته بپو

مرغی رفت تنها بود پر شد جام شگفت

و ندا آمد بر تو گوارا باد تنهایی تنها باد

دستم در کوه سحر او میچیداو میچید

و ندا آمد هجومی از خورشید

از صخره شدم بالا در هر گام دنیایی تنها تر زیبا تر

و ندا آمد بالا تر بالاتر

آوازی از ره دور جنگل ها میخوانند؟

و ندا آمد خلوت ها میایند

و شیاری ز هراس

و ندا آمد یادی بود پیدا شد پهنه چه زیبا شد

او آمد پرده ز هم وا باید درها هم

و ندا آمد پرها هم



[ یکشنبه 23 آبان 1395 ] [ 16:49 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]
.: تعداد کل صفحات 123 :. صفحه شماره 1 2 3 4 5 ...122 123 صفحه بعد

درباره وبلاگ



گرچه افکارت صدای شیشه است
بهر فرهاد زمان این تیشه است
حرکت حافظ صفت در پای توست
آذرخش تند در رویای توست
کاش این رویای تو احیا شود
تا صدای ما از آن بالا شود
شاید این بهترین سر آغاز کار مان باشد که شفیق اوبه تبار را با شعری که بمناسبت نشرنخستین شماره از فصلنامه الکترونیکی ادبی هنری و فرهنگی ( بشنو از نی ) با خود داشته باشیم،باید یادآور شوم که نام این نشریه از بین بیش از یک صد نامی انتخاب شده است که از طریق فضای مجازی فیس بوک برای مان مواصلت ورزید و شفیق اوبه تبار چندین نام را از طریق پیامک برای مان ارسال داشت نام انتخابی بشنو از نی و شعر بالا را هم به مناسبت چاپ نخستین شماره برای من فرستاد،و اما آغاز کار : من به عنوان شاگرد ادبیات همیشه جای خالی یک نشریه ادبی را پیرامون خودم احساس میکردم و این احساس خلاء وادارم نمود به نشر یک چنین نشریه ای . جادارد از همه کسانی که با من ابراز همکاری نموده اند خالصانه سپاسگزاری کنم.


پروفایل مدير وبلاگ

ورود کاربران

نام کاربری :
رمز عبور :
رمز عبو را فراموش کرده ام

عضویت سریع

نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد

مطالب تصادفی

این مهم نیست که دل تازه مسلمان شده است
بدرالدین هلالی استرآبادی
حکایت کرده اند که........................
حیاتی هروی
مناجات
ضرب المثل ها(حسینقلی خانی)
ناشناس نیمه شب کوچه ها
داستانک (فقط دیوانه ها می خندند)
کاوه جبران
ضرب شمشیر ملامت در جگر داریم ما

محبوبترین مطالب

خوشحال خان خَتَک، پَشتونِ پارسی­ گوی(1957)
حکایت کرده اند که ............(1293)
داستانهای مثنوی به نثر(طوطی و بازرگان)(1275)
حضرت معين الدين چشتي(985)
بحر طویل(سیزده بدر)(845)
داود عرفان (779)
گلایه دکتر شریـعتی از خـدا و جـواب سهراب سپـهری (699)
زنده باشی یار من آیینه وارم ساختی(673)
نیت کردم ادا سازم(633)
کاوه جبران(577)

خبرنامه


لطفا صبر کنید لطفا صبر کنید ...

صفحات جانبی

گنج غزل

آرشیو ماهانه

تير 1400
آبان 1395
خرداد 1395
ارديبهشت 1394
فروردين 1394
بهمن 1393
دی 1393
آذر 1393
آبان 1393
مهر 1393
شهريور 1393
مرداد 1393
تير 1393
خرداد 1393
ارديبهشت 1393
فروردين 1393
اسفند 1392
بهمن 1392
دی 1392
آذر 1392
آبان 1392
لیست آرشیوها

پیوندها

حس من
انجمن شعر شهید رابع استهبان
دوشنبه
شاعران پارسی زبان
معرفت
جنگلهای سرگردان
عبور عقربه ها
ساغر پرزشراب
بنیاد ادبیات داستانی ایران
کتابخانه الکترونیکی
ویکی لینکز
سارا شعر
هرات باستان
گنجور
♥سایت عاشقانه لاویر ♥
♥سایت عاشقانه لاویر ♥
♥سایت عاشقانه لاویر ♥
فروشگاه اختصاصی کارت شارژ برای سایت شما کاملاً رایگان
سیستم همکاری در فروش پایگان
::: قم دانلود :::
روزنامه هشت صبح
جام غور
تولکیان
خودنویس
خرید+سیسیکم
دانلود سریال جدید
قالب رز بلاگ|قالب وبلاگ خطاطی و خوشنویسی رز بلاگ
تور تایلند
ثبت شرکت|شیراز

سایت های مفید


لیستی از سایت های مفید  

فقط کلیک کنید


روزنامه هشت صبح 

لغت نامه فارسی 

مترجم گوگل 

سایت خبری تاند( پشتو) 

سایت جام غور 

دانلود از یوتیوب 

آپلود ساده عکس

جمهوری سکوت 

بی بی سی فارسی بخش  افغانستان 


دانلود آهنگ

در این قسمت لینک مستقیم  دانلود آهنگ های زیبا را برای شما در نظر گرفته ایم.

برای دانلود آهنگ های بیشتر ابتدا عضو شوید.


برای دیدن آهنگی از خسرو فدا کلیک کنید 

برای دانلود این آهنگ کلیک کنید 

برای دیدن دکلمه خیلی زیبای شعری از مژگان ساغر کلیک کنید 

دانلود دکلمه شعر جنون با صدای مژگان ساغر کلیک کنید 

دانلود دکلمه شعر از مژگان ساغر با کیفیت خیلی عالی کلیک کنید 

دانلود کلپ جالب از احسان خواجه امیری کلیک کنید 


اعضای سایت

محمد هلال حبیب خلیلی
مجتبی

سایت آوازک

عکس|مقاله تعریف خانواده
قالب وردپرس
ویلچر|ویلچر دست دوم

دیگر امکانات

------------------------------------------------------------------------------

طراح قالب: آوازک

[ طراح قالب: آوازک ]
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ]