رامین مظهر
میشد تو هم با من بیامیزی اگر دیوار
ما را نمود از هم جدا و دربدر دیوار
دنیای آدمهای سابق باز و زیبا بود
دنیای ما را کرده زشت و مختصر دیوار
انسان تمام کشفهایش را نمیفهمید
یک روز در میساخت، یک روز دگر دیوار
تیشه ندارم من؛ مگر امروز با خودکار
بر روی دیواری نوشتم: مرگ بر دیوار!
بانی دوری، مرزبندی کاش میفهمید
وضع جهان را میکند از بد بتر دیوار