الفت ملزم
...
من نفس بیتو کشیدن دگر عادت نکنم
لحظهیی بیتو و بییاد تو همت نکنم
از شراب لب شیرین شفابخشت اگر
هر قدر نوش کنم باز قناعت نکنم
پری از قافم اگر باشد و حورم ز بهشت
غیر نوش از لب نوشین تو رغبت نکنم
شعلهی شوقم و شور و شرر و شهرهی شهر
سرکش شرعم و از شیخ اطاعت نکنم
شحنه گر شیشه به کف باشد و شاهد به کنار
حکم شیخ است که از شحنه شکایت نکنم
شاهد و شهد و شراب و شب و شمعاند و شباب
شرم بادم که ننوشم وَ شرارت نکنم
نی هراسم ز جهنم نه طماعم ز بهشت
بندهی عشقم و جز عشق عبادت نکنم