صدا سلطانی
...
گنديدهام! به قول شما بو گرفتهام
حالا به روسپیگریام خو گرفتهام...
ديگر نصیحتی که به گوشم نمیرود
حتا من از خدای تو ھم رو گرفتهام
يك شهر بدگمانی و یک خانه دلبدی
اینھا غنایمیست كه از تو گرفتهام
هر روز آرزوی ترا میکنم ولی
ھر شب برای قتل تو چاقو گرفتهام
حالا كه بیتفاوتیات بیشتر شده
دنبال حرفِ «بخشی» و جادو گرفتهام
زن داری و به وعدهی تو اعتبار نیست
من را بگو كه عاشق يابو گرفتهام