یادم هست روزی به تو میگفتم “ما هرگز خسته نخواهیم شد، هرگز!” اما مدتی است منتظر فرصتی هستم تا به تو بگویم “ما هم خسته میشویم، و خسته شدن حق ماست.”
اینکه خسته میشویم و از نفس میافتیم و در زانوهایمان دردی حس میکنیم، مسئله مهمی نیست. مسئله این است که بتوانیم زیر درختی، کنار جوی آبی، روی تخته سنگی، کنار هم بنشینیم و خستگی را از تن و روح خود در کنیم. خسته نشدن خلاف طبیعت است، همچنان که خسته ماندن. دیگر نمیگویم که ما تا زندهایم، خسته نخواهیم شد، بلکه میگویم “ما هرگز، در کنار هم خسته نخواهیم ماند” …