مصیبت
زن درویشی بخانه ای همسایه اش که مصیبتی به او وارد شده بود میرفت درویش او را گفت: بکجا میروی؟
گفت: برای تعزیت بخانه همسایه میروم در خانه نه آرد است، نه نمک و نه هیزم چه سازم.
درویش گفت: پس مصیبت در خانه ما است، تو بکجا میروی.
باقی در ادامه ی مطلب................
علت سر حال بودن
یکی از شاگردان سقراط از وی پرسید: لطفاً برایم بگوئید که چرا من هیچگاه آثار پر از اندوه در پیشانی ات ندیده ام، شما همیشه خوشحال هستید.
سقراط جواب داد:
زیرا من صاحب آن چیزی نیستم که با از دست دادنش حسرت بخورم و اندوهگین شوم.
************
بورانی نساختمی
شخصی با معبری گفت: در خواب دیدم که از پشکل شتر بورانی می سازم تعبیر آن چه باشد؟ گفت: دو تنگه بده تا تعبیر آن بگوئیم.
گفت: اگر دو تنگه داشتم خود به بادنجان دادمی و از پشکل بورانی نساختمی....
***************
آرزوی گوژ پشت
پیر زنی خمیده پشت را گفتند آن خواهی که خدای تعالی پشت خمیده ترا راست گرداند، یا آنکه زنان دیگر را مثل تو خمیده پشت گرداند.
گفت: آن خواهم که دیگران مثل من گژپشت شوند تا به آن چشمی که دیگران در من نگریسته اند من نیز در ایشان نگرم