مسعود سعد سلمان شاعر دوره غزنوی که در نیمه دوّم قرن پنجم و آغاز قرن ششم هجری میزیسته است . مسعود سعد سلمان ، در سال ۴۳۸ هجری در لاهور به دنیا آمد . حیات مسعود سعد سلمان مصادف با عهدِ شش پادشاه غزنوی بودهاست . کودکی او در عهد پادشاه فرّخزاد بوده و زندگی ادبی و خدمت شاهی او ، از عهد سلطان ابراهیم ، آغاز میشود . مسعود سعد سلمان در سال ۵۱۸ هجری از دنیا رفت . بخشی از حیات هشتادساله او در زندانهای دهک ، نای ، سو و مرنج گذشته است . شغل رسمی او کتابدار سلطنتی بوده است
باقی در ادامه ی مطلب.............
رباعیات سعد سلمان
اول گردون ز رنج در تابم کرد
در اشک دودیده زیر غرقابم کرد
پس بخشش نوساخته اسبابم کرد
واندر زندان به ناز در خوابم کرد
هر ابر که بنگرم غباری شده گیر
گرگل گیرم به دست خاری شده گیر
هر روز مرا خانه حصاری شده گیر
عمری شده دان و روزگاری شده گیر
مسعود که هست سعد سلمان پدرش
جایی است که از چرخ گذشته است سرش
در حبس بیفزود به دانش خطرش
عودی است که پیدا شد از آتش هنرش
با همت باز باش و با کبر پلنگ
زیبا به گه شکار و پیروز به جنگ
کم کن بر عندلیب و طاووس درنگ
کانجا همه بانگ آمد و اینجا همه رنگ