loading...

بشنو از نی . . .

علاء الدین والی از جمله حکایتها اینست که علاء الدین والی، شبی از شبها در خانه خود نشسته بود که مردی نیکو صورت و خوش منظر با خادمی که صندوقی در سر داشت به در خانه علا الدین آمده به یکی از غلامان او گف

حکایت کرده اند که........................

علاء الدین والی

از جمله حکایتها اینست که علاء الدین والی، شبی از شبها در خانه خود نشسته بود که مردی نیکو صورت و خوش منظر با خادمی که صندوقی در سر داشت به در خانه علا الدین آمده به یکی از غلامان او گفت که بنزد امیر برو و او را آگاه کن که قصد من اینست که در یکجا با او جمع آیم که مرا با او راز نهفته ایست.

غلام بنزد علاء الدین بیامد و او را از واقعه آگاه کرد. علاء الدین به حاضر آوردن آن مرد بفرمود. چون آن مرد به خانه در آمد امیر با او گفت چه حاجت داری؟

آن مرد گفت: من از راهزنان هستم و همیخواهم که در دست تو توبه کنم و به سوی خدا باز گردم و قصد من اینست که مرا یاری کنی و این صندوق که با منست درو چیز هاست که چهل هزار دینار قیمت دارند و لکن تمنای من اینست که از مال حلال خود هزار دینار به من دهی که او را سرمایه کنم.

پس صندوق گشود و به والی بنمود و در صندوق زرها و گوهر ها و نگینها در آن چند بود که والی از دیدن آنها به حیرت اندر شد و خازن خود بخواست و باو گفت: فلان بدره که هزار دینار در او هست حاضر آر. خازن همان بدره حاضر آورد. والی بدره را بدانمرد بداد. آنمرد بدره را بگرفت و شکر کنان از پی کار خود برفت.

چون بامداد شد والی زرگر ها و گوهر شناسان حاضر آورد و آنچه به صندوق اندر بود بدیدند. همه زرها مس و همه گوهر ها و نگینها شیشه بودند. والی از اینکار با اندوه بازگشت و بطلب آن مرد بهر سو غلامان بفرستاد ولی هیچکس او را پدید نیاورد.

هزار و یکشب

بشنو از نی بازدید : 146 شنبه 14 دي 1392 زمان : 7:47 نظرات (0)
ارسال نظر برای این مطلب

نام
ایمیل (منتشر نمی‌شود)
وبسایت
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B :S
کد امنیتی
رفرش
کد امنیتی
نظر خصوصی
مشخصات شما ذخیره شود ؟ [حذف مشخصات] [شکلک ها]
درباره ما
Profile Pic
گرچه افکارت صدای شیشه است
بهر فرهاد زمان این تیشه است
حرکت حافظ صفت در پای توست
آذرخش تند در رویای توست
کاش این رویای تو احیا شود
تا صدای ما از آن بالا شود
شاید این بهترین سر آغاز کار مان باشد که شفیق اوبه تبار را با شعری که بمناسبت نشرنخستین شماره از فصلنامه الکترونیکی ادبی هنری و فرهنگی ( بشنو از نی ) با خود داشته باشیم،باید یادآور شوم که نام این نشریه از بین بیش از یک صد نامی انتخاب شده است که از طریق فضای مجازی فیس بوک برای مان مواصلت ورزید و شفیق اوبه تبار چندین نام را از طریق پیامک برای مان ارسال داشت نام انتخابی بشنو از نی و شعر بالا را هم به مناسبت چاپ نخستین شماره برای من فرستاد،و اما آغاز کار : من به عنوان شاگرد ادبیات همیشه جای خالی یک نشریه ادبی را پیرامون خودم احساس میکردم و این احساس خلاء وادارم نمود به نشر یک چنین نشریه ای . جادارد از همه کسانی که با من ابراز همکاری نموده اند خالصانه سپاسگزاری کنم.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • صفحات جداگانه
    دانلود آهنگ

    در این قسمت لینک مستقیم  دانلود آهنگ های زیبا را برای شما در نظر گرفته ایم.

    برای دانلود آهنگ های بیشتر ابتدا عضو شوید.


    برای دیدن آهنگی از خسرو فدا کلیک کنید 

    برای دانلود این آهنگ کلیک کنید 

    برای دیدن دکلمه خیلی زیبای شعری از مژگان ساغر کلیک کنید 

    دانلود دکلمه شعر جنون با صدای مژگان ساغر کلیک کنید 

    دانلود دکلمه شعر از مژگان ساغر با کیفیت خیلی عالی کلیک کنید 

    دانلود کلپ جالب از احسان خواجه امیری کلیک کنید 


    آمار سایت
  • کل مطالب : 1227
  • کل نظرات : 118
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 34
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 211
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 11
  • بازدید هفته : 422
  • بازدید ماه : 21
  • بازدید سال : 13,289
  • بازدید کلی : 294,712
  • کدهای اختصاصی
    ------------------------------------------------------------------------------