از من شکند
شیدا از جملهء شعرای پارسی گوی هندی است در دربار مغلیه، گویند خیلی مغرور و خود پسند بوده بهر صورت: روزی از کوچه ای می گذشت پسر بچه ای از بام بسرش افتید و گردنش شکست.
یکی از دوستانش بعیادتش رفته بود پرسید: شیدا چه حال داری؟
غضب آلوده جواب داد: چه حال داشته باشم از بام دیگر می افتد و سر از من شکند.