سید حسن اشرف غزنوی فرزند سید محمد در شهر غزنه دیده به جهان گشود. در این که در کدام تاریخ متولد گردیده است اختلاف نظر های فراوان وجود دارد. برخی نام او را با سید حسن اشرف دیگری که او هم شاعر واز غزنه بوده اشتباه گرفته اند.
اما چیزی که نام او را شهرة آفاق گردانید سروده های زیبای وی می باشد. اشعار زیادی از او برجای مانده است که هرکدام می تواند آیینة روزگار خویش بوده باشد. اشرف غزنوی از میان قالب ها به قصیده علاقه داشته و ترجیع بند را نیز می پسندیده است.
باقی در ادامه ی مطلب................
آتش غم
جانا مپرس حال که کار از خبر گذشت
چون پای شد زجای چه خیزد زسر گذشت
آتش ز آب میرد و شد زنده تر بسی
تا آتش غم تو بر آب جگر گذشت
چندان که بر فراق تو شد آشنا دلم
بیگانه وار از دل من صبر بر گذشت
تری بماند بر گل روی تو سال ها
یکشب خیال تو چو بر این چشم تر گذشت
گویند کم گری که شوی غرقه زآب چشم
اکنون چه سود پند که آبم زسر گذشت
دل برده یی و قصد به جان می کنی هنوز
روزی که عذرت از کنه ای ماه در گذشت
جان هم به سر مترس که اینک دیت بداد
مدحی که قیمتش ز هزاران گهر گذشت