الهی خودت آگاهی که دریای دلم را جزر و مد است؛ « یا باسط» بسطم ده و «یا قابض» قبضم کن.
الهی آن خواهم که هیچ نخواهم.
الهی به فضلت سینه بیکینهام دادی، به جودت شرح صدرم عطا بفرما!
الهی اگرچه درویشم ولی داراتر از من کیست که تو دارایی منی
باقی در ادامه ی مطلب.....................
الهی خودت آگاهی که دریای دلم را جزر و مد است؛ « یا باسط» بسطم ده و «یا قابض» قبضم کن.
الهی آن خواهم که هیچ نخواهم.
الهی به فضلت سینه بیکینهام دادی، به جودت شرح صدرم عطا بفرما!
الهی اگرچه درویشم ولی داراتر از من کیست که تو دارایی منی
الهی به لطفت دنیا را از من گرفتهای به کرمت آخرت را هم از من بگیر
الهی اگر ستار العیوب نبودی ما از رسوایی چه میکردیم؟
الهی پیشانی بر خاک نهادن آسان است دل از خاک برداشتن دشوار
الهی اگر بخواهم شرمسارم و اگر نخواهم گرفتار
الهی دل بی حضور چشم بی نور است، نه این صورت بیند و نه آن معنا
الهی عارف را با عرفان چه کار؟ عاشق معشوق بیند نه این و آن
الهی خوشا آنان که همواره بر بساط قرب تو آرمیدهاند
الهی آن که تو را دوست دارد، چگونه با خلقت مهربان نیست
الهی آفریده که بدین پایه مهربان است، آفریننده وی در چه پایه است؟
الهی وای بر من اگر دلی از من برنجد
الهی در شگفتم از کسی که غصه خودش را نمیخورد و غصه روزیش را میخورد
الهی چرا بگریم که تو را دارم و چرا نگریم که منم
الهی چه عذابی از حجاب سختتر است؛ به حق خودت از جهنم حجابم وارهان
الهی شکرت که از تنهایی و خلوت لذت میبرم چه تنها از خلوت وحشت دارد
الهی آمدم ردم مکن آتشینم کردهای سردم مکن
الهی سخن در عفو و رحمتت نیست گیرم که تو بخشاییام من از شرمندگی چه کنم؛ تو خود گواهی که از استغفار شرم دارم
الهی استغفار خواستن غفران توست با خاطره گناه چه کنم؟
الهی آن را عشق نیست ارزش چیست؟
الهی آن که در نماز جواب سلام نمیشنود، هنوز نماز گزار نشده ما را با نمازگزاران بدار
الهی از دردم خرسندم که درمانش تویی
الهی کدام بیشرمی از این بیشتر که بنده در حضور مولایش بیادبی کند
الهی به نعمت حضور، قلبم را از خطور ذنوب باز دار
الهی گاه گاهی مینمایی و میربایی، نمودنت چه دل نشین است و ربودنت چه شیرین
الهی همنشین از همنشین رنگ میگیرد خوشا آن که با تو همنشین است
الهی نامه, آیتالله حسنزاده آملی