خواجه محمد هاشم
خواجه محمد هاشم فرزند خواجه قاسم در منطقة كشم بدخشان ديده به هستي گشود. تاريخ تولدش روشن نشده است ولي گفته شده كه در قرن يازدهم مي زيسته است. او يكي از مشايخ طريقة كبرويه بود كه بعداً به نقشبنديه گراييد. با روي آوري به طريقة نقشبنديه جانب هند را پيش گرفت. در "برهان پور" نزد مير لغمان بود تا اين كه در سال 1031 ه . ق به خواست "مجدد الف ثاني" به "سرهند" مراجعت نمود.
باقی در ادامه ی مطلب...............
خواجه محمد هاشم فرزند خواجه قاسم در منطقة كشم بدخشان ديده به هستي گشود. تاريخ تولدش روشن نشده است ولي گفته شده كه در قرن يازدهم مي زيسته است. او يكي از مشايخ طريقة كبرويه بود كه بعداً به نقشبنديه گراييد. با روي آوري به طريقة نقشبنديه جانب هند را پيش گرفت. در "برهان پور" نزد مير لغمان بود تا اين كه در سال 1031 ه . ق به خواست "مجدد الف ثاني" به "سرهند" مراجعت نمود. در آنجا به مرتبة خلافت رسيد ودر "برهان پور" مقام خلافت را به دست آورد. وي در شعر وشاعري از توان بالايي برخوردار بود. چندين رساله به نظم كشيده و مثنوي ها سروده است.
هست تا ژوليدگي با موي مجنون آشنا
تارجان من بود با تار قانون آشنا
گرنه اي بيگانة هوش آشنا شو با كسي
كز درون بيگانة خلق است وبيرون آشنا
كي شناسي مردمي چون مردمان چشم من
تا نگردي ازهجوم گريه باخون آشنا
خال آن لب ديده اي كي عقل هاماند به جاي
با چنان مي چون شود زين گونه افيون آشنا
ريش دل ناسور شد زان گيسوان مشكبار
زخم اين افعي نمي ماند به افسون آشنا
شهد دانش را به تلخي هاي ناداني دهد
گر بود صغراي "هاشم" با فلاطون آشنا