loading...

بشنو از نی . . .

شعر از صوفی عشقری   گوئيد اينقدر برِ جانانِ عشقری برلب رسيده زود بيا جان عشقری پهلو نهاده بر سرِ خاکسترِ غمت ديگر مپرس از سرُ سامان عشقری امشب زدستُ پنجهء شير افگن فراق تا دامن است پاره گري

پرهيز کن زخواندن ديوان عشقری

شعر از صوفی عشقری

 

گوئيد اينقدر برِ جانانِ عشقری
برلب رسيده زود بيا جان عشقری

پهلو نهاده بر سرِ خاکسترِ غمت
ديگر مپرس از سرُ سامان عشقری

امشب زدستُ پنجهء شير افگن فراق
تا دامن است پاره گريبان عشقری

 

باقی در ادامه ی مطلب...................

 

 

گوئيد اينقدر برِ جانانِ عشقری
برلب رسيده زود بيا جان عشقری

پهلو نهاده بر سرِ خاکسترِ غمت
ديگر مپرس از سرُ سامان عشقری

امشب زدستُ پنجهء شير افگن فراق
تا دامن است پاره گريبان عشقری

بر قسمتش زمينُ زمان گريه ميکند
ساغر شکسته است بدوران عشقری

گرديده ناتوان, قدمئ پيشتر بيا
کی ميرسد بگوش تو افغان عشقری

امشب زبرق ياد رخت درگرفته است
ايگـل بيا بسير چراغان عشقری

از بسکه پيچ خورده بسودائ کاکـُلی
دست جنون گرفته گريبان عشقری

گـُم گشته است بر سر کوئ تو جان من
ميگيرم عاقبت زتو تاوان عشقری

اصلاحِ بدگمانيت آيا چسان کنم
باور نميکنی تو به قرآن عشقری

تا زنده است پيش تو بيقدرُ قيمت است
يادت بود که ميبری حرمان عشقری

چون وعدهء تو بسته نباشد بتار خام
يک مو خلاف نيست به پيمان عشقری

جنس نشاط ميطلبی پيشتر برو
جز دردُ داغ نيست بدوکان عشقری

آيا خيال روی که در خاطرش گذشت
بيوجه نيست ديدهء گريان عشقری

ای باغبان دگر نه نشانی نهال سرو
بينی اگر تو سرو خرامان عشقری

شوخيکه رنجه ميشود از قصرِ دلکشا
آيد چسان بکلبهء احزان عشقری

تا غنچهء دهان تو تبخاله بسته است
درد لبت رسيده بدندان عشقری

شد روز ها که بسوی زندان نرفته ام
آيا چسان بود مهء کنعان عشقری

گـُلدار گشته پيرهن پاره پاره اش
ازبسکه خون چکيده زمژگان عشقری

چون شب به کس نميرسی ای آرزوی دل
روزی چه ميشود, شوئ مهمان عشقری

ايدلربا بيا به غـريبئ ما بســاز
يک شب قناعتی بلب نان عشقری

شد عمر ها گرفته دلش را بدست خويش
صد آفرين بيار قدردان عشقری

ديوانه ميشوی بخدا ای عزيز من
پرهيز کن زخواندن ديوان عشقری

 

صوفی عشقری

بشنو از نی بازدید : 166 دوشنبه 18 فروردين 1393 زمان : 20:25 نظرات (0)
ارسال نظر برای این مطلب

نام
ایمیل (منتشر نمی‌شود)
وبسایت
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B :S
کد امنیتی
رفرش
کد امنیتی
نظر خصوصی
مشخصات شما ذخیره شود ؟ [حذف مشخصات] [شکلک ها]
درباره ما
Profile Pic
گرچه افکارت صدای شیشه است
بهر فرهاد زمان این تیشه است
حرکت حافظ صفت در پای توست
آذرخش تند در رویای توست
کاش این رویای تو احیا شود
تا صدای ما از آن بالا شود
شاید این بهترین سر آغاز کار مان باشد که شفیق اوبه تبار را با شعری که بمناسبت نشرنخستین شماره از فصلنامه الکترونیکی ادبی هنری و فرهنگی ( بشنو از نی ) با خود داشته باشیم،باید یادآور شوم که نام این نشریه از بین بیش از یک صد نامی انتخاب شده است که از طریق فضای مجازی فیس بوک برای مان مواصلت ورزید و شفیق اوبه تبار چندین نام را از طریق پیامک برای مان ارسال داشت نام انتخابی بشنو از نی و شعر بالا را هم به مناسبت چاپ نخستین شماره برای من فرستاد،و اما آغاز کار : من به عنوان شاگرد ادبیات همیشه جای خالی یک نشریه ادبی را پیرامون خودم احساس میکردم و این احساس خلاء وادارم نمود به نشر یک چنین نشریه ای . جادارد از همه کسانی که با من ابراز همکاری نموده اند خالصانه سپاسگزاری کنم.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • صفحات جداگانه
    دانلود آهنگ

    در این قسمت لینک مستقیم  دانلود آهنگ های زیبا را برای شما در نظر گرفته ایم.

    برای دانلود آهنگ های بیشتر ابتدا عضو شوید.


    برای دیدن آهنگی از خسرو فدا کلیک کنید 

    برای دانلود این آهنگ کلیک کنید 

    برای دیدن دکلمه خیلی زیبای شعری از مژگان ساغر کلیک کنید 

    دانلود دکلمه شعر جنون با صدای مژگان ساغر کلیک کنید 

    دانلود دکلمه شعر از مژگان ساغر با کیفیت خیلی عالی کلیک کنید 

    دانلود کلپ جالب از احسان خواجه امیری کلیک کنید 


    آمار سایت
  • کل مطالب : 1227
  • کل نظرات : 118
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 44
  • بازدید امروز : 13
  • باردید دیروز : 115
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 20
  • بازدید هفته : 203
  • بازدید ماه : 2,471
  • بازدید سال : 13,070
  • بازدید کلی : 294,493
  • کدهای اختصاصی
    ------------------------------------------------------------------------------