نشریة ادبیات تطبیقی(علمی- پژوهشی)
دانشکدة ادبیات و علوم انسانی- دانشگاه شهید باهنر کرمان
به قلم دکتر محمدکاظم کهدویی
دانشیار دانشگاه یزد
خوشحالخان خَتَک کیست؟
خوشحال خان بیگ، ولد شهبازخان ختک بود که در سال 1022 ﻫ. به دنیا آمد، این خان شخصی غیور و نیرومند بود. خوشحال بیک چندین سال در هند محبوس بود و بعد از آن با مغولها(تیموریان) نبردها کرد، و با شاه اورنگزیب تا حین مرگ دشمن بود و درین گیر و دار چپاولها درگذشت. (همان)
نقل کنند که خوشحال خان بیگ، سردار قوم ختک بود، و هم پسران زیاد داشت که همه شاعر بودند، و ............
باقی در ادامه ی مطلب.............
خوشحال خان بیگ، ولد شهبازخان ختک بود که در سال 1022 ﻫ. به دنیا آمد، این خان شخصی غیور و نیرومند بود. خوشحال بیک چندین سال در هند محبوس بود و بعد از آن با مغولها(تیموریان) نبردها کرد، و با شاه اورنگزیب تا حین مرگ دشمن بود و درین گیر و دار چپاولها درگذشت. (همان)
نقل کنند که خوشحال خان بیگ، سردار قوم ختک بود، و هم پسران زیاد داشت که همه شاعر بودند، و خود خوشحال بیگ دیوان غزلیات دارد که خیلی خوب بوده، و گاهی شعر هزلی هم میگوید و قصایدی هم دارد. نقل کنند که خوشحال بیگ در زندان مغل، و در قلعۀ «رنتنهبور»7 محبوس بود. افغانان ختک رفتند و وی را از محبس بیرون آوردند، و اورنگزیب، واقف نگشت، تا که به وطن خویش رسید و با آن پادشاه پیکارها کرد. قریۀ خوشحال بیگ «اکوره» نام دارد و در آنجا ختکها سکونت دارند. خوشحال بیگ از بین ختک، آدم عالم و شاعر برآمد. روایت کنند که خوشحال بیگ، کتاب «هدایه» در فقه را به پشتو ترجمه کرد، و بسی کتب دیگر را هم نوشت. او در سال 1100 هجری وفات یافت (هوتك1339: 81-79)
مکتب ادبی خوشحال:
مکتب ادبی خوشحال، در قرن یازدهم هجری به وجود آمد و در مناطق پشتونخواه8 مقبول افتاده شماری از شاعران دودمان وی و شاعران دیگر مناطق پشتون نشین، از نظر فکر و خیال و کاربردهای واژه ها و شیوه های دیگر سخنپردازی، در سبکهای اشعارشان از سبک خوشحال پیروی کردند. پژوهشگران ادب شناس پشتو، مجموعۀ همۀ این سبکهای سخنورانی را که متأثر از سبک خوشحالاند، شامل مکتب ادبی خوشحال دانستهاند. بعضی از سخنوران پیرو سبک خوشحال، و شامل در مکتب ادبی وی، عبارتند از: اشرف خان هجری، سکندرخان ختک، صدرخان ختک، عبدالقادر خان ختک و ...
سبک خوشحال خان:9
شاعر و قهرمان ملی و سترگ پشتونها، خوشحالخان ختک را ادبیات شناسان پشتو، مبتکر و موجد سبک خاصی میدانند که سبک ادبی وی ویژگیهای زیر را داشته است:
1. خوشحال، شعر پشتو را دامنهای وسیع داد. افزون بر غزل، مثنوی، قصیده و رباعی، انواع دیگر شعر را در ادب پشتو اضافه کرد.
2. سبک خوشحال شعر پشتو را از لحاظ مضمون غنی ساخت و مضامین عشقی، اخلاقی، اجتماعی، ملی، فلسفی، فکاهی و غیره را در شعر پشتو بیان کرد.
3. شعر خوشحال بازتاب دهندۀ افکار و احساسات ملی است.
4. در سبک خوشحال صنایع ادبی به گونه ای دلکش مراعات شده است.
5. انتقاد، از ویژگیهای عمدۀ سبک ادبی خوشحال است.
6. از لحاظ تخیل نیز سبک خوشحال برتریهایی بر سبک پیشینیان دارد.
7. سبک خوشحال از نظر ارزش ادبی، از جامعترین سبکهای شعر پشتو شمرده شده است. سبک خوشحال را شماری از شاعران پیروی کردند که از مجموعه همۀ آنها مکتب ادبی خوشحال عرض وجود کرد. (همان، به نقل از تاریخچۀ سبکهای اشعار پشتو، ص 204)
شعر خوشحال خان:
خوشحال خان ختک، در گونه ها و قالبهای مختلف، اعمّ از غزل، قصیده، رباعی، قطعه، مثنوی، تركيب بند، ترجيع بند، مخمس، و ... به زبان پَشتو، شعر سروده است. منظومه هاي: بازنامه، سوات نامه، فضلنامه، فالنامه، طب نامه، اخلاقنامه، فراقنامه، نام حق، خط نامه، فارسي وينا و ...، در مجموع، حدود یکهزار صفحه از دیوان او را به خود اختصاص داده است.
مدح و منقبت رسول گرامي اسلام(ص)، شاه مردان علی (ع) و اهل بيت اطهار(ع) در قالبهاي مختلف شعري آمده است، قصایدی نیز در خصوص مرگ، پل صراط، بهشت و دوزخ، فضیلت علم، اثبات نبوت، نماز، و سایر آداب و اخلاقیات روزمره زندگی، احكام ديني و ... در دیوان وی وجود دارد. در پایان هم نود و نه نام مبارک باری، تعالی، را آورده و شکرانۀ ختم کتاب نیز در یک قصیده اي 23 بیتي است كه تاریخ دوشنبه 25 رمضان سال 1089 ﻫ .ق را مینمایاند و با آن، دیوان اشعار پشتو، به آخر رسیده است.
اشعار فارسی خوشحال خان:
بخش پایانی دیوان خوشحال خان اشعار فارسی اوست که ذیل عنوان «خوشحال خان ختک فارسی وینا» آمده است. این بخش از اشعار از ص 986 تا 1004 دیوان را به خود اختصاص داده است که تعداد 46 غزل و 10 رباعی و یک فرد و پنج غزل ملمع (فارسی - پشتو) را شامل میشود.
در غزلهای فارسی خوشحال خان، هم عشق ورزی و تغزل دیده میشود و هم زهد و عرفان و اخلاق، هم غم از دست دادن جوانی، هم از زلف و خال یارگفتن و هم از مدح و نعت رسول عربی(ص) هم شکایت از نفس نافرمان درون و دیوسرکش بیرون، هم از بیوفایی یار و هم از بدعهدی روزگار، هم سفارش پادشاه به ثبات عدل و داد، هم از وصول پس از هجران و هم از مهر شاهان به درویشان، هم آفرینش بتان را برای بردن دل و جان، و هم سخن از قدرت لایزال خداوندی، هم از نامرادی وصال محبوب و پیوسته غم خوردن و از درد و بلای عاشقی گفتن. گاهی نیز از دلق ریای مرقع سخن گفته است.
سرآغاز غزلهای فارسی خوشحال خان این است:
پیر ما از می پرستی توبه فرماید مرا
الله الله وقت گل این توبه می شاید مرا
هـر که از نظارۀ روی بتان منعم کند
پنـد او گیـرم به دل در دل نمیآید مرا
(خوشحال خان1384: 986)
در غزل سوم گفته است:
نوبهار و می و معشوقه و جام است اینجا
زهد و پرهیز و ورع را چه مقام است اینجا
قصـه کـوتـاه که در مذهب ما ای صوفی
غیر می هرچه بود جملـه حرام است اینجا
در اشعار فارسی، گاهی «روهی» تخلص میکند و گاهی «خوشحال» و گاهی «خوشحال ختک»، گاهی نیز غزل وی بدون تخلص دیده میشود؛ چنانکه در 13 غزل «روهی»، در 21 غزل «خوشحال» و یک مورد «خوشحال ختک» آمده است. در 7 مورد نیز «کوهی» آمده که معلوم نیست «روهی» بوده و اشتباه نوشته شده، یا تخلص کوهی هم به کار برده است. هشت غزل هم بدون تخلص است.
نمونه هایی از تخلصها:
خوشحال:
اگرچه تیر عدو جانستان بود «خوشحال»
مرا خدنگ بلا آن دو چشم جادویت
خوشحال ختک:
نـه تنهــا دل ز «خوشحـال خَتـک» بـرد
که زهد از دست شیخ و شاب برده
روهی:
به زلف و خال تو «روهی» مگر سری دارد
که شد شکنج پریشان و تیره و ژولان
کوهی:
«کوهـی» اگـر زمـانه فـرستـد هزار غم
از غم چه غم چو رطل گران را بیافرید
خوشحال خان، شش غزل ملمع (فارسی - پشتو) نیز سروده که در مجموع شامل 46 بیت است. این غزلها فارسی است که معمولاً کلمات قافیۀ آن را پشتو آورده است؛ از جمله:
«با تو خلوت برگزینم در تو بینم سیر سیر
گرچه وقت نوبهار است، با وجودت هیر هیر»
(هیر: فراموش)
مطلع غزل دیگر چنین است:
«راشَه بر چشمم نشین ای شاه خوبان چگل
لمعۀ خورشید را بر چشم باشد جای تل»
(راشه: امر است ار مصدر راتلل، به معناي: بیا. تل: پامال، كف پا، قعر، عمق، دُرد، همیشه، دایم )(پنبتو – دری، لند قاموس، دافغانستان دعلومو اکادمی1384)
یا:
« تل سبا بیگاه آه و ناله و فریاد ماست
بر دل سختت نشد تأثیر زاری و ژَرَل»
(تل سبا: هر صبا، تل : همیشه، ژرل: گریستن)
خوشحال خان و نعت اهل بيت(ع):
در شعر خوشحال خان، بویژه اشعار پشتوی وی، نه تنها وصف و نعت رسول اکرم(ص) فراوان به چشم میخورد، بلکه شاعر، علاقه و اعتقاد خود را به اهل بیت رسول الله(ص) و پنج تن آلعبا و چهارده معصوم (ع) نیز بیان داشته است؛ چنانکه در قصیدهای با عنوان«نعت» به اوصاف پیامبر(ص) پرداخته و از ذکر نام آن بزرگوار در کتب الهی نام برده، و معجزات آن حضرت را نیز برشمرده و به پیروان اثنی عشری نیز اشاره کرده و در پایان خود را دوستدار آل رسول الله(ص) دانسته است:
انبیــاتـر محمـــد پــــوری معـلــوم دی
لکه مستوریتر آفتاب پوری معدوم دی
...که تورات دی که انجیل دی که زبور دی
دا همـه دده پـه نـام سـره مرقـوم دی
پی معجـزیـی د قمـر کمـر دوه نیـم کـر
په اعجازکی که پولاد و چاته مـوم دی
...د امـتیـی بـرگــزیـــن دی اثنــاعشــر
په بزرگی کی دهمه جهان مخدوم دی
د خوشحـــال ختـک دی حشـر لـه هغـوشـی
چی دوستدار د پنجتن پاک چهارده معصوم دی
در پایان قصیدهای که در ذمّ دنیا و بیوفاییهای او سروده، گریزی به نام علی(ع) زده و مردی و مردانگی را خاص آن حضرت دانسته است:
راستی را پیشه کن وانگه دم مردی بزن
مرد اگر میبود در عالم چو شاه خیبر است
در ابتدای منظومۀ «فضلنامه» که از صفحۀ 802 تا 983 کلیات بدان اختصاص یافته است، پس از سرآغاز، ذکر صفت رسول پاک (ص) آورده، سپس در وصف چاریار پیامبر سخن گفته، و پس از آن به ذکر و مدح و منقبت دوازده امام(ع) پرداخته است:
«ذکر اسامی د امامانو»
د جهان دولس امام دی
په حدیث کی نام په نام دی
یو علی دویم حسن دی
بل حسین پاکیزه تن دی
چارم زین العابدین دی
بل باقر ستنه د دین دی
بل جعفر ورپسی هم دی
بل امام موسی کاظم دی
بل امام علی رضا دی
محمدتقی بل بیا دی
بل امام علی نقی دی
بل حسن عسکری دی
بل امام، امام مهدی دی
چی د درست جهان هادی دی
د بی بی زهرا اولاد دی
پشت په پشت دا هسی یاد دی
پاک سنی هغه آدم دی
چی د آل په عشق محکم دی