محمد محسن حسن سمنگاني
محمد محسن حسن سمنگاني فرزند ميرزا محمد حسن شاعر، نويسنده، تذكره نگار وژورناليست در سال 1945 م درشهر ايبك ولايت سمنگان ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي وليسه را در زادگاهش به پايان رسانيد. وسپس مشغول ايفاي وظيفه در آژانس خبري باختر گرديد. مدتي به صفت مديرمسوول درجريدة سمنگان كار كرد. زماني هم مدير عمومي اطلاعات وفرهنگ سمنگان بود. همچنان در بورد نشراتي راديو تلويزيون افغانستان به حيث عضو و كارشناس امور اداري و نيز در اتحاديه ژورناليستان به صفت عضو انجام وظيفه نمود. مدتي هم سناتور ولايت سمنگان در پارلمان بود.
باقی در ادامه ی مطلب..............
محمد محسن حسن در شعر دست بالايي داشت و در قالب هاي غزل، مخمس، مسدس، دوبيتي و رباعي آثار ارزشمندي را برجا گذاشته است. يك دسته گل، اشك خونين، ارمغان سمنگان از آثار چاپ شدة او مي باشند. سمنگان باستان و سرود كوكچه دو عنوان كتاب ديگر وي اند كه تاهنوز زينت چاپ نيافته اند. اين هم نمونه كلام وي :
تا مشك فشان شد نفس صبح جهان را
انداخت به آشوب دگر زلف تو جان را
چون ابرو و مژگان تو خونريز به عالم
كي چشم فلك ديده چنين تير و كمان را
پيچم به خود از جلوة خورشيد جمالت
دل ذره صفت مي دهد از دست تو آن را
شمشاد شود منفعل از قد بلندش
بيند اگر اندرچمن آن سرو روان را
با "محسن" ما خنجر نازش چه كند باك؟
آن شوخ چو وي كشته دو صد پير وجوان را