احمد ضیا رفعت
...
صد زبان تفسیر، دستِ ماست، قرآن دست توست
تا چه باشد حق و باطل، کفر و ایمان دست توست
دپلماسی نقش هر دو را مشخص میکند
عهد بستن، دست ما و نقض پیمان دست توست
زندگی خواهی جهنم کن به ما خواهی بهشت
در زمین حالا که کُل کار یزدان دست توست
نیست حق شهروندی در محیط عاشقی
میکشی یا میکنی آزاد، فرمان دست توست
پیش پایت سر نهادم با تمام اختیار
هر طرف خواهی بیفگن توپ، میدان دست توست
چشمها با حسن تو میداشت باید ارتباط
ما شروعش را توانستیم، پایان دست توست
اختیار توست؛ میباری به ما یا میوزی
آسمانی! ابر و باران، باد و طوفان دست توست