loading...

بشنو از نی . . .

جوان فقیه حکایت کرده اند که روزی مامون با دانشمندان و متکلمان نشسته بود. مردی غریب که جامه ی سفید کهنه دربر داشت به مجلس اندر آمد و پائین تر از همه بنشست. دانشمندان به سخن گفتن شروع کردند و به حل مسا

جوان فقیه

حکایت کرده اند که روزی مامون با دانشمندان و متکلمان نشسته بود. مردی غریب که جامه ی سفید کهنه دربر داشت به مجلس اندر آمد و پائین تر از همه بنشست. دانشمندان به سخن گفتن شروع کردند و به حل مسائل مشکله اقدام مینمودند و ایشان را عادت این بود که مسئله را به اهل مجلس یکان یکان عرضه میداشتند و هر کدام از اهل مجلس را لطیفه یا نکته بنظر می آمد آن را ذکر میکرد. پس در آنروز به تمامت اهل مجلس عرضه داشتند تا نوبت بدانمرد غریب برسید. آن مرد سخن گفتن آغاز کرد و جوابی نیکوتر از جوابهای دیگران داد. سخن او را خلیفه تصدیق کرد و فرمود که بالاتر از آن مکانی که نشسته بود بنشیند.

باقی در ادامه ی مطلب.............

چون مسله دوم طرح شد و نوبت سخن گفتن بدو رسید جوابی بهتر از جواب نخستین باز گفت: مامون فرمود که از آن مکان بالاتر نشیند تا اینکه نزدیک به خلیفه بنشست.

چون مناظره بدانجا رسید، آب حاضر آورده ، دست بشستند و بملاطفت و مهربانی بیفزود و وعده انعام و احسانش بداد آنگاه مجلس شراب مهیا کردند مهمان را بخواست و پیمانه شراب بگردش آوردند در حال مرد برپای خاست و گفت: اگر خلیفه مرا اجازه دهد یک سخن بگویم.

خلیفه گفت: هرچه خواهی بگو.

آن مرد گفت: بر خلیفه عیان شد که من امروز در این مجلس پست ترین مردمان بودم و خلیفه ی زمان مرا به سبب اندک دانشی که از من به ظهور آمد به خود نزدیک خواند و در درجه بلند جای داد و اکنون همیخواهد که میانه من و اندک دانش جدائی افتد تا از عزت بذلت و از کثرت به قلت اندر آیم. حاشا که خلیفه باین اندک دانشی که من دارم حسد برد از آن رو مرد که چون شراب بنوشد عقل ازو دور شود و جهل بر او نزدیک گردد و ادبش به یکسو رود و در چشم مردمان پست نماید. از رای بلند خلیفه امیدوارم که این گوهر گرانبها را از من باز نگیرد.

هزار و یکشب

بشنو از نی بازدید : 182 پنجشنبه 12 دی 1392 زمان : 5:38 نظرات (0)
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
گرچه افکارت صدای شیشه است
بهر فرهاد زمان این تیشه است
حرکت حافظ صفت در پای توست
آذرخش تند در رویای توست
کاش این رویای تو احیا شود
تا صدای ما از آن بالا شود
شاید این بهترین سر آغاز کار مان باشد که شفیق اوبه تبار را با شعری که بمناسبت نشرنخستین شماره از فصلنامه الکترونیکی ادبی هنری و فرهنگی ( بشنو از نی ) با خود داشته باشیم،باید یادآور شوم که نام این نشریه از بین بیش از یک صد نامی انتخاب شده است که از طریق فضای مجازی فیس بوک برای مان مواصلت ورزید و شفیق اوبه تبار چندین نام را از طریق پیامک برای مان ارسال داشت نام انتخابی بشنو از نی و شعر بالا را هم به مناسبت چاپ نخستین شماره برای من فرستاد،و اما آغاز کار : من به عنوان شاگرد ادبیات همیشه جای خالی یک نشریه ادبی را پیرامون خودم احساس میکردم و این احساس خلاء وادارم نمود به نشر یک چنین نشریه ای . جادارد از همه کسانی که با من ابراز همکاری نموده اند خالصانه سپاسگزاری کنم.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • صفحات جداگانه
    دانلود آهنگ

    در این قسمت لینک مستقیم  دانلود آهنگ های زیبا را برای شما در نظر گرفته ایم.

    برای دانلود آهنگ های بیشتر ابتدا عضو شوید.


    برای دیدن آهنگی از خسرو فدا کلیک کنید 

    برای دانلود این آهنگ کلیک کنید 

    برای دیدن دکلمه خیلی زیبای شعری از مژگان ساغر کلیک کنید 

    دانلود دکلمه شعر جنون با صدای مژگان ساغر کلیک کنید 

    دانلود دکلمه شعر از مژگان ساغر با کیفیت خیلی عالی کلیک کنید 

    دانلود کلپ جالب از احسان خواجه امیری کلیک کنید 


    آمار سایت
  • کل مطالب : 1227
  • کل نظرات : 118
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 81
  • آی پی دیروز : 88
  • بازدید امروز : 169
  • باردید دیروز : 176
  • گوگل امروز : 12
  • گوگل دیروز : 11
  • بازدید هفته : 990
  • بازدید ماه : 2,707
  • بازدید سال : 40,003
  • بازدید کلی : 366,285
  • کدهای اختصاصی
    ------------------------------------------------------------------------------