بشنو از نی . . .

اولین فصلنامه الکترونیکی ادبی هنری فرهنگی افغانستان

صفحه اصلی آرشیو مطالب انجمن تماس با من قالب وبلاگ

رامین ملزم

رامین ملزم
...

این‌جا هجوم خاطره‌ها می‌کشد مرا
کابل بدون تو به خدا می‌کشد مرا...
این گام‌های خسته و این جاده‌های دور
این امتداد مانده به‌جا می‌کشد مرا
پاییز اگر چه فصل دل‌انگیز شاعر است
پاییز هم بدون «شما» می‌کشد مرا
بس‌که دچار آمدن و رفتنت شدم
کم‌کم همین برو و بیا می‌کشد مرا
حالا که نیستی و دلت جای دیگری‌ست
معشوقه‌های بی‌سر و پا می‌کشد مرا
غربت همین که غرق شدم در نبود تو
غربت جدا و عشق جدا می‌کشد مرا
سرد است خانه‌یی که ترا داشت، بعد ازین
سرما و درد و آب و هوا می‌کشد مرا
یا خانه یا به غربت و یا پشت میز کار
فرقی نمی‌کند که کجا می‌کشد مرا



[ شنبه 17 آبان 1393 ] [ 15:43 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

ادهم کاوه

ادهم کاوه
...

او می‌رود دوباره زمستان بیاورد
بر روی نعش سوخته باران بیاورد...
تا چند عشق از وسط کوچه‌های شهر
پای ترا به سمت خیابان بیاورد؟
تا چند عشق از وسط کوچه‌های بلخ
پای ترا به سوی بدخشان بیاورد؟
بگذار باد از دل آن شهر لعنتی
بوی ترا به دامن کنعان بیاورد
از کار، از قمار، از هر چیز خسته‌ای
بد نیست تا برای تو قلیان بیاورد
در آخرین نفس گل سوری به راحتی
پاییز را به یاد درختان بیاورد
اشکی که روی گونه‌ی مادر بزرگ بود
این شعر را به نقطه‌ی پایان بیاورد



[ شنبه 17 آبان 1393 ] [ 15:42 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

عابده ارغوان

عابده ارغوان
...

اگر دوباره بیاید بهار، می‌برمت
به میله‌ی گلِ سرخِ مزار می‌برمت...
خدا بخواهد اگر لب به روی لب برسد
به جشنواره‌ی بوس و کنار می‌برمت
ترانه‌سازِ سرودم! به سازِ طبله و تار
میانِ مردم چشم‌انتظار می‌برمت
به شهر عشق، به شهرِ شهیرِ قول و قرار
دوای دردِ دلی بی‌قرار! می‌برمت!
...
اگر چه باخته‌ام هر چه را قمار زدم
ببین چگونه که در‌ این قمار می‌برمت!



[ شنبه 17 آبان 1393 ] [ 15:41 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

محمد کاظم کاظمی

محمد کاظم کاظمی
...

عاقبت با ناله سودا می‌شود آهی که نیست
زیرِ گام ما به منزل می‌رسد راهی که نیست...
از کرامت‌های بسیارت همین ما را رسید
شاخه‌ی خشکی که هست و دست کوتاهی که نیست
خوب می‌دانیم و می‌دانی که چندین سال قحط
آب‌مان در کاسه‌ی سر دادی از چاهی که نیست
آخر اما صبر کن، ای آسمان! خواهی شنید
نور صد خورشید می‌گیریم از این ماهی که نیست
دست اگر آن دست دی‌روزین ما باشد ـ که هست ـ
باز هم گندم برون می‌آرد از کاهی که نیست
کُشته‌ی خود می‌شود این ایل، حتا در شکست
تا نبندد دست امّیدی به خون‌خواهی که نیست



[ شنبه 17 آبان 1393 ] [ 15:40 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

صدا سلطانی

صدا سلطانی
...

شعر و شراب و شانه‌ی یار و ادای من
این روزھا عوض شده حال و هوای من...
تا پنجه‌هات شانه‌ی گیسوی یک زن است
دیوانه می‌شود که بگویی: «صدای من!"»
احساس می‌کنم که «صدايت» شرابی است
از بس تو سر کشیده‌ای از چشم‌ھای من
حتا ستاره‌ها به تو تعظيم می‌کنند
ام‌شب چقدر ماه شدی! «او خدای من»!
گفتی مدام سمت چپَت تیر می‌کشد
وقتی که روی تخت تو خالی‌ست جای من
بالاست قند خون من از شکّر لبت
خوش می‌شوم که درد تو باشد دوای من
در انتظار جاذبه‌ی دست‌ھای تو
افتاده روی پیرھنم سیب‌ھای من
آن‌قدر مھربان و عزیزی که مادرم
هرگز نکرده اين همه خوبی برای من



[ شنبه 17 آبان 1393 ] [ 15:36 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

ن عبید

دیروز باران آمد
نبودی!
تر شدم
باور کن
دست هیچ چتری را نگرفتم ...

ن. عبید



[ یکشنبه 11 آبان 1393 ] [ 13:5 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

داود عرفان

به نصرالله الم عزیز

یادت هست
شور دریایی مان
برکه ها را در نوردیده بود...
و آن دورترها
اقیانوسی سراب می شد؟
...
باور کن
هنوز کودکانی
ردپای ما را بو می کنند!

داود عرفان



[ یکشنبه 11 آبان 1393 ] [ 13:2 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

عاشورا

 



[ دوشنبه 05 آبان 1393 ] [ 10:24 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

اعیاد مبارک باد



[ دوشنبه 21 مهر 1393 ] [ 7:20 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (1) ]

ولایت چیست؟

ولایت چیست؟

ژولیده نیشابوری

 

ولایت چیست ؟ اصل آفرینش
کلید قفل سیر درک و بینش

ولایت چیست ؟تحصیل تعهد
صراط ما پس از ایاک نعبد

ولایت چیست ؟معراج تکامل
پی اثبات ذات پاک حق قل

ولایت علت غایی است ما را
به حمت فعل بی ماضی است ما را

 

باقی در ادامه ی مطلب..................




ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 21 مهر 1393 ] [ 7:15 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

ضرب خورشید و قمر

ضرب خورشید و قمر

مجید لشکری

 

دیده دو دو زده سرگرم کمی حیرانی ست
جام نوشیده شده مستی آن پنهانی ست
دست بر چشم نمالم، به خدا رۆیا نیست
قصد و منظور من آن جا که خودت می دانی ست

 از تعجّب نظرم دست به دندان برده است
قصّه ام آب از آن برکه ی جوشان خورده است

 

 

باقی در ادامه ی مطلب...................




ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 21 مهر 1393 ] [ 7:8 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

راز باده ی خم

راز باده ی خم

عباس احمدی

 

سنگ است دلم عشق علی سنگ نوشته
می‌سوزم از این عشق چو اسفند برشته
با جوهر اشك و قلم بال فرشته
بر لوح دل خسته ام این جمله نوشته

 جز مهر علی در دل من خانه ندارد
"كس جای در این خانهء ویرانه ندارد"

باقی در ادامه ی مطلب...........................




ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 21 مهر 1393 ] [ 6:46 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

حدیث نبوی



[ دوشنبه 21 مهر 1393 ] [ 6:41 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

مرا فارغ كنيد از تن كه من درتن نمي گنجم

من آن موج گرانبارم كه در دامن نمي گنجم
من آن توفنده خاشاكم كه در گلخن نمي گنجم

سروپا رونق آراي دو عالم نقش معنايم
بگيريدم بگيريدم كه من در من نمي گنجم

من آتشباز يي آواز هاي تعيد موعودم
مرا فارغ كنيد از تن كه من درتن نمي گنجم

غبار هيچ گرد ره نيم در چشم كس ليكن
خيال آيينه ي دارم كه در گلشن نمي گنجم

سرود برق ريزيهاي فصل رويش و رنگم
شرار مشعل طورم كه در خرمن نمي گنجم

مرا فرياد گاهي در مسير نيستان بايد
من آن دردم كه در پيچاك يك شيون نمي گنجم

كابل ‌- ١٣٦٣ ثور هجري شمسي

شهید عبد القهار عاصی

 



[ پنجشنبه 10 مهر 1393 ] [ 6:23 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

شهید عبد القهار عاصی

شهید عبد القهار عاصی

 

هرشب هواي كوچه ي دلدار ميكنم
دل را تسلي از در و ديوار ميكنم

از بسكه با خيال وي آغشته ميشوم
هر ذره را خيال سپيدار ميكنم

با جفت كفتر ته ي پر چال بام شان
از دور دور قصه ي بسيار ميكنم

آنجا براي دفع گمان بد كسان
تمثيل نقش مردم هشيار ميكنم

نذرانه ي مراد همه سيم و زر بود
من نان گرم نذر رخ يار ميكنم

در ماه ، در ستاره ي شام و غروب شهر
او را تمام باغچه ديدار ميكنم

از جنس دل ز سينه دكاني گشوده ام
سرتا به پاي عشقم وبازار ميكنم

 

هفتم مهر سالروز شهادت عبد القهار عاصی گرامی باد



[ پنجشنبه 10 مهر 1393 ] [ 5:36 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

عایل شبروز


عایل شبروز

...

هر لحظه لحظه آب شدم در نبودنت

آشفته و خراب شدم در نبودنت...

تو نیستی و من به خدا گریه می‌کنم

هم‌خانه‌ی حباب شدم در نبودنت

بی‌تو همه وجود مرا تشنگی گرفت

هر سو پیِ سراب شدم در نبودنت

تو نیستی و با همه این هست و بود خود

محروم آ فتاب شدم در نبودنت

اما کنار این همه اندوه بی‌شمار

بیگانه از عذاب شدم در نبودنت

شب تا سحر کنار من است خاطرات تو

هم‌بستر گلاب شدم در نبو دنت

تو خامه‌ای که حضرت حافظ سروده‌ات

من از تو یک کتاب شدم در نبودنت



[ چهارشنبه 09 مهر 1393 ] [ 9:35 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

احمد ضیا رفعت

احمد ضیا رفعت

 

 

بورزی انس، ولو مختصر، گمان نکنم

شود رفیقِ درختان، تبر، گمان نکنم

... خبر رسید، نگاهت به این طرف افتاد

به سمتِ شام، ببیند سحر، گمان نکنم

به پشت خانه رسم، زنگ را فشار دهم

به اشتباه کنی باز، در، گمان نکنم

تو بوسه‌یی دهی و من دلی، تعلل چیست؟

از این معامله خیزد ضرر، گمان نکنم

شنیده‌ام که برد اشک، زنگِ غم از دل

به سیل، دفع کند کس خطر، گمان نکنم

زبان شکست، نفس ریخت، سینه برهم خورد

رسد خرابی از این بیش‌تر، گمان نکنم

به جبهه‌یی که مجالِ نفس کشیدن نیست

سپاهِ ناله شود مستقر، گمان نکنم

 

مقابلِ ستمت، سخت، صبرم اِستاد است

خدنگ نگذرد از این سپر، گمان نکنم

اگر چه سرخطِ وحشت نوشتمت، از ترس

رسانه نشر کند این خبر، گمان نکنم

به این ستم که خدا دیده از جهان، در حشر

دوباره جان بدهد بر بشر، گمان نکنم

 



[ سه شنبه 08 مهر 1393 ] [ 10:12 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

اکرام بسیم

اکرام بسیم

...

برهم زده‌ست چشم تو نبض حیات را

برباد داده موی تو نظم و ثبات را...

شاید برای کشتن من کرده برقرار

بین دو ابروی تو خدا ارتباط را

بعداً برای رسم لب داغ و قرمزت

پُر کرده از زبانه‌ی آتش دوات را

اندام دل‌کش تو پر از خال ... اجازه هست؟

با خط بوسه وصل کنم این نقاط را

وقتی که گریه می‌کنی انگار آسمان

گسترده روی گونه‌ی سرخت بساط را

اصلاً برای توست غزل، ورنه می‌برد

شاعر به گور مفتعلن فاعلات را



[ یکشنبه 06 مهر 1393 ] [ 2:17 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

غزلی از بیدل دهلوی()

زین گلستان درس دیدار که می خوانیم ما

اینقدر آیینه نتوان شد که حیرانیم ما

عالمی را وحشت ما چون سحر آواره کرد

چین فروش دامن صحرای امکانیم ما

غیر عریانی لباسی نیست تا پوشد کسی

از خجالت چون صدا در خویش پنهانیم ما

هر نفس باید عبث رسوای خود بینی شدن

تا نمی پوشیم چشم از خویش عریانیم ما

در تغافل خانه ابروی او چین می کشیم

عمرها شد نقشبند طاق نسیانیم ما



[ یکشنبه 06 مهر 1393 ] [ 2:6 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

ضرب المثل ها(گرز رستم گرو است)

گرز رستم گرو است


عبارت مثلی بالا از نظر معنی و مفهوم واقعی ناظر بر عظمت شهر تهران است که از عصر قاجاریه و پایتخت شدن آن که رو به گسترش و بزرگ شدن گذاشت به کار می رفت ولی از نظر مجازی و استعاره ای هنگامی مورد استعمال و استناد قرار می گیرد که مشکلات بزرگی در امر زندگی یا سایر امور مهمه رخ دهد و بخواهند عظمت آن مشکل را بنمایند ، در آن صورت می گویند : گرز رستم در اینجا گرو است ، یعنی : 

 

 

باقی در ادامه ی مطلب.......................




ادامه مطلب ...
[ یکشنبه 06 مهر 1393 ] [ 1:53 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

شعری از جناب حیران



[ چهارشنبه 02 مهر 1393 ] [ 8:43 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (7) ]

در کنار رودخانه

در کنار رودخانه

نیما یوشیج

در کنار رودخانه می پلکد سنگ پشت پیر.
روز، روز آفتابی است.
صحنه ی آییش گرم است.
 

 

باقی در ادامه ی مطلب............




ادامه مطلب ...
[ چهارشنبه 02 مهر 1393 ] [ 8:22 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

انار بانو و پسرهایش

انار بانو و پسرهایش
گلی ترقی



فرودگاه مهرآباد ـ پرواز شماره 726 ـ ایرفرانس.

دو بعد از نیمه شب یعنی تمام شب بی‌خوابی. یعنی كلافگی و خستگی و شتاب، همراه با دلتنگی و اضطرابی مجهول و این كه می‌روم و می‌مانم و دیگر برنمی‌گردم (از آن فكرهای الكی)، یا برعكس، همین جا، در همین تهران عزیز ـ با همه خوبی‌ها و بدی‌هایش ـ می‌مانم و از جایم تكان نمی‌خورم (از آن تصمیم‌های الكی‌تر) و خلاصه این كه گور پدر این سرگردانی و این رفت و برگشت‌های ابدی (ابدی به اندازه‌ی عمر من) و این پرواز نصف شب و كشیدن چمدان‌ها و عبور از گمرك ـ پل صراط ـ و تفتیش تحقیرآمیز بدن و كفش و جیب و كیف و سوراخ گوش و دماغ.

 

 

باقی در ادامه ی مطلب.................




ادامه مطلب ...
[ چهارشنبه 02 مهر 1393 ] [ 7:43 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

ضرب المثل ها(گرگ باران دیده)

گرگ باران دیده


این ترکیب وصفی که اکنون به صورت ضرب المثل درآمده کنایه از افراد مجرب و آزموده است که گرم و سرد روزگار را چشیده ، نشیب و فراز زندگی را در نور دیده ، در بوته سختیها و دشواریها آبدیده شده باشند .
مثل بالا بیشتر درمحل ذم و کمتر به منظور مدح و ستایش به کار می رود .
علامه دهخدا در مورد این مثل سائر و مصطلح معتقد است که :" 

 

 

باقی در ادامه ی مطلب...................




ادامه مطلب ...
[ چهارشنبه 02 مهر 1393 ] [ 7:28 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (1) ]

احمد ضیا رفعت

احمد ضیا رفعت
...

ای از همه، خاموش‌ترین، با تو موافق
آواز شوی، نیست طنین با تو موافق ...
در خاک مگر یک نفس آرام بگیری
آن نیز اگر بود زمین با تو موافق
از کعبه روی، هست قدم با تو مخالف
گر سجده کنی، نیست جبین با تو موافق
گیرم شدی انگشتری ملکِ سلیمان
شاید نشود هیچ نگین با تو موافق
خوب است که از دایره‌ی هر دو برآیی
حالا که نه کفر است، نه دین با تو موافق
گفتم مکن این قدر ستم، گفت که هستم
با هر چه بخواهی، به‌جز این، با تو موافق



[ یکشنبه 30 شهريور 1393 ] [ 16:47 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (2) ]

عبدالله امان بی‌خود

عبدالله امان بی‌خود
...

مثل هندوها نمودى صورتم را رنگ رنگ
مثل هندوها ... صداى رقصِ پايت شنگ شنگ...
در حضورِ حضرتِ آيينه با ناز و نياز
موجِ مو افتاده روى شانه‌هايت چنگ چنگ
بت‌پرستِ من گذر در معبدِ بودا بكن
هست معشوقِ قديمى‌ات درآن فر/سنگ سنگ
بى‌نصيب از شورش درياى آبى، ما دو تا ...
ماهى تُنگيم با حجمِ فضاى تنگ تنگ
مرگ آمد بُرد روحم را به‌سوى آخرت
هى نزن ديگر به فونم زنگ، پشت زنگ زنگ



[ یکشنبه 30 شهريور 1393 ] [ 16:46 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (1) ]

هارون بهیار

هارون بهیار
...

دردهایم شعر شد آهسته با من پیش رفت
مرد شاعر بارها تا مرز مردن پیش رفت...
عشق آمد، رفت، درد آمد، نرفت و اشک‌هام
از مسیر گونه تا آغوش دامن پیش رفت
بارها می‌شد بمیرم، شانس هم‌راهم نبود
یعنی این‌که دار تا نزدیک گردن پیش رفت
آرزویم بود تا که بشگفم اما نشد
غنچه‌یی بودم که تا مرز شگفتن پیش رفت
سعی کردم بارها تا که بمیرم، ترس داشت
هیچ گاهی هم ندیدم در خود اصلاً پیش‌رفت



[ یکشنبه 30 شهريور 1393 ] [ 16:46 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

شهیر داریوش

 

شهیر داریوش
...

از من به‌جا این شاعر گم‌راه می‌ماند
یا حد اکثر مرده‌یی آگاه می‌ماند...
پیغمبری هستم که از کنعان و مصر اما
در دست‌هایم دامن یک چاه می‌ماند
ای شمس! تا تبریز خیلی راه، طولانی‌‌ست
این بار مولانای تو در راه می‌ماند
...
از عشق، از دیوانگی، از خنده‌هایت، درـ
پیراهنم مردی پر از ارواح می‌ماند
روی لبان خسته‌ام این بار می‌دانم
جای لبانت رد پای آه می‌ماند
وقتی که می‌کوچی و در من آدمی تنها
شب‌ها نگاهش در نگاه ماه می‌ماند
بعداً قمار و مرگ آن سو طوس پشت طوس
در دست‌هایت زندگی! سه شاه می‌ماند



[ یکشنبه 30 شهريور 1393 ] [ 16:45 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

ذبیح الله راسخ

ذبیح الله راسخ
...

تصویر سال پار به یادت نمانده است
هر لحظه انتحار به یادت نمانده است...
ام‌روز هم «صبور» پدر داد می‌زند
دل‌های داغ‌دار به یادت نمانده است
داری به یاد، خاک سپاری شبانه را
یا قبر تنگ و تار به یادت نمانده است
آمد به نام قوم و زبان سفره چید و رفت
برخورد هم‌تبار به یادت نمانده است
هر گوشه‌ی وطن به‌خدا نوبهار بود
انگور قندهار به یادت نمانده است
دشمن تمام خاک وطن را به‌خون کشید
کشتار بی‌شمار به یادت نمانده است
پرسان مکن که باز «نتایج» چه می‌شود
تاریخ این دیار به یادت نمانده است



[ یکشنبه 30 شهريور 1393 ] [ 16:45 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

هارون راعون

هارون راعون
...

من با خودش تمامِ تنم را ورق زدم
نی نی، دلیلِ آمدنم را ورق زدم...
فریادِ خفته در دلِ صد کوه - انعکاس
تندیسه‌های بی‌دهنم را ورق زدم
یک توته آدمی و هزاران سلیقه - رنج
بارِ عظیمِ خر شدنم را ورق زدم
ایمانِ آب در نفسِ ریگ‌زار مـُـرد
کم کم حضورِ گم‌شدنم را ورق زدم
بوی غریبِ گم‌شده‌ها گریه می‌شدند
وقتی خطوطِ پیرهنم را ورق زدم
اندیشه‌ها که معنی فرهنگِ باز داشت
ماندم به گوشه‌یی رسنم را ورق زدم
غم‌خانه‌ی توَهمِ اضدادِ فتنه بود
سقفِ سیاستِ وطنم را ورق زدم
یعنی که بوی زحمت از انساجِ من نرفت
عمری تکانه ی بدنم را ورق زدم
مفهومِ سبز و زردِ اقامت سپید گشت
تا یک دو سال پس، کفنم را ورق زدم
تنها برای سوختن و روشنی و ... هیچ
تپ تپ تمامِ دل زدنم را ورق زدم
*
موسیچه‌های تشنه‌ی فریاد! پر زنید
ام‌شب نجابتِ سخنم را ورق زدم



[ یکشنبه 30 شهريور 1393 ] [ 16:44 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

عارف رحمانی

عارف رحمانی
...

می‌شمارم روزهای سرد را
لحظه‌های تلخ دردآورد را...
می‌شمارم روی لب‌های سکوت
رد پای خنده‌های سرد را
می‌کشانم روی دوشم بعد ازین
زخم‌های خنجر نامرد را
می‌برد اما به صحرای عطش
برگ‌های تشنه رنگ زرد را
ای خدا محتاج بی‌دردان مکن
سرخوشان خانه‌زاد درد را
بوسه خواهم زد اگر دستم رسد
گرد پای مرد میدان گرد را



[ یکشنبه 30 شهريور 1393 ] [ 16:44 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

حمیده میرزاد

حمیده میرزاد
...

حس من از پرنده شيرين است، باورم هست سوى پنجره‌ها
عشق را لمس كرده‌اى آيا؟ در شب گفتگوى پنجره‌ها...
در افق بار بار مي‌رقصد گيسوى عاشقانه‌هاى سپيد
مي‌رود تا كه وام گيرد مهر، از تب خلق و خوى پنجره‌ها
آرى ام‌شب سكون مطلقم و از زمستان پيش رو دورم
سايبانم فقط، فقط دستى‌ست، دستى از روبه‌روى پنجره‌ها
تا معماى آسمان حل شد پيش چشم غرور مردم شهر
ناله‌ى اعتراض معنى شد در سكوت گلوى پنجره‌ها
گر بهار سپيد مى‌خواهي، بايد از انزوا برون بروى
باز و روشن كند خيالت را باز هم عطر و بوى پنجره‌ها
ما كه از اين غبار مى‌گذريم با گريز از جهالتى مفرط
بهتر اين‌ست اين، كه ساخته‌ايم شعر از هاى و هوى پنجره‌ها
باز فرياد كن رهايى را، امتداد شكفتنى ديگر
انعكاس صداى ما جاري‌ست از بلنداى كوى پنجره‌ها



[ یکشنبه 30 شهريور 1393 ] [ 16:43 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

حسیب نیما

گرداب درد
حسیب نیما
...

چگونه پنجره را وا کنم، هوای تو نیست...
چگونه روز شوم، صبح چشم‌های تو نیست
چهار فصل سقوطم، چهار بن‌بستم
چهار فاجعه خاموشی‌ام، صدای تو نیست
به سقف خانه‌ی من اضطراب سنگینی
که خواب می‌شکند، بانگ لای لای تو نیست
چرا دروغ بگویم که در تمامی شب
از آفتاب غزل گفتنم برای تو نیست
کسی ز کوچه صدا زد که: [ عاشق شرقی!
شروع سوختنی، ختم ماجرای تو نیست
بیا به کوچه‌ی بیا، عابد پریشانی!
میان سایه و دیوار، هیچ جای تو نیست
سقوط، فاجعه، بن‌بست، ختم و خاموشی
چه واژه‌های غریبی که آشنای تو نیست...]
...
چراغ‌باوری‌ام داد درد با من گفت:
خدای خویش نباشی، کسی خدای تو نیست!



[ یکشنبه 30 شهريور 1393 ] [ 16:43 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

اکرام بسیم

اکرام بسیم
...

هر چند بهار آمده، پاییز گذشته
آن روز و شب سرد و غم‌انگیز گذشته...
یک شهر خراب است دلم، در طی تاریخ
انگار از آن لشکر چنگیز گذشته
افسوس که از جالی غربال نگاهت
این دانه‌ی سرمازده‌ی ریز گذشته
در رگ رگ من عشق تو جاری‌ست به سرعت
چون برق که از سیم مسی تیز گذشته
ای ماهی افتاده میان دهن تنگ
این آب لجن از سر من نیز گذشته
پروانه‌ی احساس من اطراف نگاهت
شمسی‌ست که از خوبی تبریز گذشته
از خاطر درگیر من، از روزن ذهنم
جز فکر رسیدن به تو هر چیز گذشته



[ یکشنبه 30 شهريور 1393 ] [ 16:42 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

صدا سلطانی

صدا سلطانی
...

چه دل‌گیر است و دردآور سکوت مرد سیگاری
کمی پرخاش و بعدش ھم تبسم‌ھای اجباری...
نه حرفی روی لب‌هايش نه اميدی به فردايش
برای عاشقی شاید ندیده در تو معياری
برو اي زن وَ بيرون شو ازين دنيای پوشالی
ازین خوش‌بختی تیره، ازين بی‌هوده پنداری
ازين كه باوفا باشي ... چه حاصل می‌كنی آخر؟
ازين حال بلاتكليف و دايم ديگرآزاری
چرا با ساده‌گی‌ھایت خودت را خسته می‌سازی
نمی‌بيند ترا ديگر شبیه فلم تكراری
نشستی منتظر عمری و گفتی حرف‌ھایت را
به تو خنديد و حيران شد كه شوق درد سر داري؟!
رهايش كن به حال خود چه فرقی می‌كند خانم!
اگر گندیده بگذارش جوانی را به مرداری ...

 



[ یکشنبه 30 شهريور 1393 ] [ 16:41 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

روح‌الله بهرامیان تشنه

روح‌الله بهرامیان تشنه
...

مرا برای خودت انتخاب کن لطفاً
چه می‌کنی بغلم کن شتاب کن لطفاً...
غزال وحشی‌ام و باز برنمی‌گردم
شکار یاد نداری کباب کن لطفاً
مرا اگر بکشی نیز دوستت دارم
تو مرد معرکه شو انقلاب کن لطفاً
شبیه پاکت سیگار دست داشته‌ات
خمار وخسته بسوزان عذاب کن لطفاً
مرا ولی برهان از هوس که بد نشوم
مرا به شرم نه از عشق آب کن لطفاً
مرا بگیر بغل کن مرا ببوس و سرم
برای روز مبادا حساب کن لطفاً



[ یکشنبه 30 شهريور 1393 ] [ 16:40 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

عالی‌جناب

عالی‌جناب
جعفر مدرس صادقی


افسانه با عكس گرفتن مخالف بود. با لباس سفید عروس و سفره‏ی عقد هم مخالف بود. هرچه مادرش اصرار كرد، رضایت نداد عكّاس خبر كنند. می‏گفت خبری نیست كه عكس بگیرند. و راستی هم خبری نبود. فقط پدرومادرها بودند و بزرگان فامیل. آخوند عاقد خُطبه‏ی عقد را خواند و افسانه صبر نكرد كه آخوند، مطابق مرسوم، سه بار اجازه بگیرد، همان بار اوّل "بعله" اش را گفت و خُطبه‏ی عقد جاری شد. همه‏ی حُضّار شرمنده شدند. حتّا خودِ داماد هم از رو رفت.

 

 

باقی در ادامه ی مطلب......................




ادامه مطلب ...
[ یکشنبه 30 شهريور 1393 ] [ 8:58 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

بیدل دهلوی(3)

تا می ز جام  همت بدمست میکشم

جز دامن تو هر چه کشم دست میکشم  

عنقا شکاراگرنشودکس چه همت است

خجلت زمعنیءی که توان بست میکشم

قلاب امتحان نفس در کشاکش است

زین بحر عمرهاست همین شست میکشم

 

باقی در ادامه ی مطلب..................




ادامه مطلب ...
[ پنجشنبه 27 شهريور 1393 ] [ 7:35 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (2) ]

داستانهای برگزیده(فارسی شكر است)

فارسی شكر است
محمدعلی جمال‌زاده


هیچ جای دنیا تر و خشك را مثل ایران با هم نمی‌سوزانند. پس از پنج سال در به دری و خون جگری هنوز چشمم از بالای صفحه‌ی كشتی به خاك پاك ایران نیفتاده بود كه آواز گیلكی كرجی بان‌های انزلی به گوشم رسید كه "بالام جان، بالام جان" خوانان مثل مورچه‌هایی كه دور ملخ مرده‌ای را بگیرند دور كشتی را گرفته و بلای جان مسافرین شدند و ریش هر مسافری به چنگ چند پاروزن و كرجی بان و حمال افتاد.

 

 

باقی در ادامه ی مطلب......................




ادامه مطلب ...
[ پنجشنبه 27 شهريور 1393 ] [ 7:30 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]

داستانهای مثنوی به نثر( دقوقی)

دقوقی


دقوقی یك درویش بسیار بزرگ و با كمال بود. و بیشتر عمر خود را در سیر وسفر می‌گذراند.و بندرت دو روز در یكجا توقف می‌كرد. بسیار پاك و دیندار و با تقوی بود. اندیشه‌ها و نظراتش درست و دقیق بود. اما با اینهمه بزرگی و كمال، پیوسته در جست وجوی اولیای یگانة خدا بود و یك لحظه از جست و جو باز نمی‌ایستاد. سالها بدنبال انسان كامل می‌گشت. 

 

 

باقی در ادامه ی مطلب......................




ادامه مطلب ...
[ پنجشنبه 27 شهريور 1393 ] [ 7:13 ] [ بشنو از نی ] [ نظرات (0) ]
.: تعداد کل صفحات 31 :. صفحه شماره صفحه قبل 1 2 3 4 5 ...30 31 صفحه بعد

درباره وبلاگ



گرچه افکارت صدای شیشه است
بهر فرهاد زمان این تیشه است
حرکت حافظ صفت در پای توست
آذرخش تند در رویای توست
کاش این رویای تو احیا شود
تا صدای ما از آن بالا شود
شاید این بهترین سر آغاز کار مان باشد که شفیق اوبه تبار را با شعری که بمناسبت نشرنخستین شماره از فصلنامه الکترونیکی ادبی هنری و فرهنگی ( بشنو از نی ) با خود داشته باشیم،باید یادآور شوم که نام این نشریه از بین بیش از یک صد نامی انتخاب شده است که از طریق فضای مجازی فیس بوک برای مان مواصلت ورزید و شفیق اوبه تبار چندین نام را از طریق پیامک برای مان ارسال داشت نام انتخابی بشنو از نی و شعر بالا را هم به مناسبت چاپ نخستین شماره برای من فرستاد،و اما آغاز کار : من به عنوان شاگرد ادبیات همیشه جای خالی یک نشریه ادبی را پیرامون خودم احساس میکردم و این احساس خلاء وادارم نمود به نشر یک چنین نشریه ای . جادارد از همه کسانی که با من ابراز همکاری نموده اند خالصانه سپاسگزاری کنم.


پروفایل مدير وبلاگ

ورود کاربران

نام کاربری :
رمز عبور :
رمز عبو را فراموش کرده ام

عضویت سریع

نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد

مطالب تصادفی

کوقطره ی وهم
جلوه ی دریا
هنر
راه بهشت
موج شکسته
داستانک
جام جم در شعر حافظ جام جهان نماست ضمير منير دوست اظهار احتياج خود آنجا چه حاجت است باطن روشن دوست مثل جام جهان نماست آنجا حاجتي به اظهار
ارباب
ضرب المثل(دست کسی را توی حنا گذاشتن)
رباعیات عمر خیام

محبوبترین مطالب

خوشحال خان خَتَک، پَشتونِ پارسی­ گوی(1957)
حکایت کرده اند که ............(1293)
داستانهای مثنوی به نثر(طوطی و بازرگان)(1275)
حضرت معين الدين چشتي(985)
بحر طویل(سیزده بدر)(845)
داود عرفان (781)
گلایه دکتر شریـعتی از خـدا و جـواب سهراب سپـهری (699)
زنده باشی یار من آیینه وارم ساختی(675)
نیت کردم ادا سازم(635)
کاوه جبران(577)

خبرنامه


لطفا صبر کنید لطفا صبر کنید ...

صفحات جانبی

گنج غزل

آرشیو ماهانه

تير 1400
آبان 1395
خرداد 1395
ارديبهشت 1394
فروردين 1394
بهمن 1393
دی 1393
آذر 1393
آبان 1393
مهر 1393
شهريور 1393
مرداد 1393
تير 1393
خرداد 1393
ارديبهشت 1393
فروردين 1393
اسفند 1392
بهمن 1392
دی 1392
آذر 1392
آبان 1392
لیست آرشیوها

پیوندها

حس من
انجمن شعر شهید رابع استهبان
دوشنبه
شاعران پارسی زبان
معرفت
جنگلهای سرگردان
عبور عقربه ها
ساغر پرزشراب
بنیاد ادبیات داستانی ایران
کتابخانه الکترونیکی
ویکی لینکز
سارا شعر
هرات باستان
گنجور
♥سایت عاشقانه لاویر ♥
♥سایت عاشقانه لاویر ♥
♥سایت عاشقانه لاویر ♥
فروشگاه اختصاصی کارت شارژ برای سایت شما کاملاً رایگان
سیستم همکاری در فروش پایگان
::: قم دانلود :::
روزنامه هشت صبح
جام غور
تولکیان
دانلود سریال جدید
خودنویس
خرید+سیسیکم
قالب رز بلاگ|قالب وبلاگ خطاطی و خوشنویسی رز بلاگ
تور تایلند
ثبت شرکت|شیراز

سایت های مفید


لیستی از سایت های مفید  

فقط کلیک کنید


روزنامه هشت صبح 

لغت نامه فارسی 

مترجم گوگل 

سایت خبری تاند( پشتو) 

سایت جام غور 

دانلود از یوتیوب 

آپلود ساده عکس

جمهوری سکوت 

بی بی سی فارسی بخش  افغانستان 


دانلود آهنگ

در این قسمت لینک مستقیم  دانلود آهنگ های زیبا را برای شما در نظر گرفته ایم.

برای دانلود آهنگ های بیشتر ابتدا عضو شوید.


برای دیدن آهنگی از خسرو فدا کلیک کنید 

برای دانلود این آهنگ کلیک کنید 

برای دیدن دکلمه خیلی زیبای شعری از مژگان ساغر کلیک کنید 

دانلود دکلمه شعر جنون با صدای مژگان ساغر کلیک کنید 

دانلود دکلمه شعر از مژگان ساغر با کیفیت خیلی عالی کلیک کنید 

دانلود کلپ جالب از احسان خواجه امیری کلیک کنید 


اعضای سایت

محمد هلال حبیب خلیلی
مجتبی

سایت آوازک

عکس|مقاله تعریف خانواده
قالب وردپرس
ویلچر|ویلچر دست دوم

دیگر امکانات

------------------------------------------------------------------------------

طراح قالب: آوازک

[ طراح قالب: آوازک ]
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ]